دو اصطلاح ستاره شناسی و کیهان شناسی باستان در گزیده های زادسپَرَم قرائت واژۀ مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ ل تسوظ ا و بررسی مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه کنارۀ گیهان) در متن پهلوی گزیده های زادسپَرَم (فصل ۳۴: بندهای ۲۵ و ۲۸)
Authors
abstract
در این مقاله دو اصطلاح فنّی در متن پهلوی گزیده های زادسپَرَم بررسی می شود. ابتدا قرائت رایج واژۀ ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسی شده است که، نخستین بار، آن را زنر (1955: 345) با این خوانش به معنی «آغازین» ارائه کرد و سپس ژینیو و تفضّلی (1993: 120) نیز آن را پذیرفتند.nisārīg واژه ای تک بَسامَد (منفرد) در زبان پهلوی است که با اصلاحی ناچیز می توان آن را به صورت اخقثجظ (wahārīg: بهاری) تصحیح و به همراه واژۀ paymānīg به صورت اندازۀ میانگین/ اعتدالی بهاری ترجمه کرد. سپس، در جست و جوی تفسیری قانع کننده از مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (فصل 34: بند 25)، این عبارت با عبارات مشابه موجود در مدارک باستانی نجومی و کیهان شناسی به زبان های اَکَّدی (متن های موسوم به اسطرلاب ها و الواح میخی مُل آپین)، سنسکریت (براهمنه ها) و لاتین (خطابه در باب خورشید توانا از یولیانوس، امپراتور مهرپرست روم)، مقایسه و عبارت یادشده به عنوان اصطلاحی فنّی معرفی شده است که به الگوی مشهور «تقسیم بندی سه بخشی آسمان (به نواحی جنوبی، میانی و شمالی)» در کیهان شناسی مشرق زمین باستان اشاره دارد.
similar resources
دو اصطلاح ستارهشناسی و کیهانشناسی باستان در گزیدههای زادِسپَرَم قرائت واژۀ مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ لتسوظا و بررسی مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه کنارۀ گیهان) در متن پهلوی گزیدههای زادِسپَرَم (فصل 34: بندهای 25 و 28)
در این مقاله دو اصطلاح فنّی در متن پهلوی گزیدههای زادِسپَرَم بررسی میشود. ابتدا قرائت رایج واژۀ ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسی شده است که، نخستین بار، آن را زنر (1955: 345) با این خوانش به معنی «آغازین» ارائه کرد و سپس ژینیو و تفضّلی (1993: 120) نیز آن را پذیرفتند.nisārīg واژهای تکبَسامَد (منفرد) در زبان پهلوی است که با اصلاحی ناچیز میتوان آن را بهصورت اخقثجظ (wahā...
full textدو اصطلاح ستاره شناسی و کیهان شناسی باستان در گزیده های زادسپَرَم قرائت واژۀ مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ ل تسوظ ا و بررسی مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه کنارۀ گیهان) در متن پهلوی گزیده های زادسپَرَم (فصل 34: بندهای 25 و 28)
در این مقاله دو اصطلاح فنّی در متن پهلوی گزیده های زادسپَرَم بررسی می شود. ابتدا قرائت رایج واژۀ ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسی شده است که، نخستین بار، آن را زنر (1955: 345) با این خوانش به معنی «آغازین» ارائه کرد و سپس ژینیو و تفضّلی (1993: 120) نیز آن را پذیرفتند.nisārīg واژه ای تک بَسامَد (منفرد) در زبان پهلوی است که با اصلاحی ناچیز می توان آن را به صورت اخقثجظ (wahā...
full textDegenerate Four Wave Mixing in Photonic Crystal Fibers
In this study, Four Wave Mixing (FWM) characteristics in photonic crystal fibers are investigated. The effect of channel spacing, phase mismatching, and fiber length on FWM efficiency have been studied. The variation of idler frequency which obtained by this technique with pumping and signal wavelengths has been discussed. The effect of fiber dispersion has been taken into account; we obtain th...
full textواژه سازی در کتاب گزیده های زادسپرم
ساختواژه (صرف) شامل دو لایه تصریفی و اشتقاقی است. در صرف تصریفی انواع مقولات دستوری مورد مطالعه قرارمی گیرد و در صرف اشتقاقی (واژه سازی) به ساخت خود کلمه توجه می شود. در زبان های ایرانی ، از جمله در فارسی میانه زرتشتی ، واژه از نظر ساخت اشتقاقی بر چهار نوع است : بسیط (ساده) ، مشتق، مرکب و عبارت. هر یک از این انواع خود دارای گونه های مختلف است که به روش های مختلف ساخته می شود، به ویژه واژه های م...
بررسی ترکیبات اسمی دو متن « دادستان مینوی خرد » و « گزیده های زادسپرم »
ترکیب یکی از سه شیوه ساخت واژگان و از مباحث مهم دستوری در زبان های ایرانی است. از میان زبانهای ایرانی تاکنون ترکیبات به صورت مستقل و جامع در سه زبان اوستایی، سغدی و فارسی دری، گاه بارها، بررسی و واکاوی شده اند اما این ساخت های واژگانی در زبان فارسی میانه که یکی از زایاترین زبان های ایرانی در تولید واژگان جدید است از تحقیقی جامع محروم مانده اند. لذا با توجه به انبوهی متون پهلوی، در این رساله ...
15 صفحه اولParallel Inverse Halftoning by Look-Up Table (LUT) Partitioning
ةـصلاخلا : جا تحت زجت ة قيرط س كعلا ىفص نلا نو لل ثحبلا لود ج ة ئ ي طعتو ل قأ باسح تاوطخ ى لإ ي ةد يج جئا تن . دحاو ثحب لودج ة قيرطلا مدختستو اً يُ َّ زخ نُ ، طقف ةءار قلل ةر آاذ ىف و نو للا فيفختل مي ق ى لع لودجلا ىو تحي باسحلا ةقباس ) ىدامرلا ىوتسملا ( ىسكعلا ىفصنلا نوللا تايلمعل . ة يزاوتم باسح ة قيرط حر تقي ثحبلا اذ هو لإ زاجن ىفصنلا نوللا سكعلا ي ، جتب كلذو ىلإ درفنملا ثحبلا لودج ةئز نم ددع...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
زبان شناختجلد ۵، شماره ۹، صفحات ۵۵-۸۰
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023